از آنجایی که برخی از تولیدکنندگان دوراندیش، مانند برند سوئیسی Eterna در سال 1909، به پتانسیل اقتصادی این نوع ساعت پی بردند، پتنت های مختلفی برای ساعت های مچی که فقط برای استفاده روی مچ در نظر گرفته شده بودند، به ثبت رسید.
هانس ویلسدورف یکی از تولیدکنندگان ساعت خاتم کاری بود.
او کولباخ و باواریا را ترک کرده بود تا در لندن ساعت بفروشد.
سپس بر روی ساعت های مچی تمرکز کرد و در سال 1908 تعداد قابل توجهی از آنها را با نام “رولکس” به فروش می رساند.
او ابتدا حرکات خود را در سوئیس خرید و اندکی پس از آن به ژنو نقل مکان کرد تا کارخانه ساعت سازی خود را راه اندازی کند.
او اولین کسی بود که گواهینامههای کرنومتر را برای دستاوردهای خود دریافت کرد، که برای این ساعتهای کوچک چیزی کمتر از هیجانانگیز نیست.
امروزه ویلسدورف به عنوان پدر واقعی زمان سنج های مچی شناخته می شود.
علاوه بر عقربههای ساعت و دقیقه، بسیاری از ساعتهای مچی قبلاً دارای عقربه دوم بودند، چه در مرکز یا روی یک صفحه کوچک، که امروزه معمولاً «ثانیه کوچک» نامیده میشود.
اولین کرنوگراف ساعت مچی در حدود سال 1919 ظاهر شد.
ساعتهای مچی جذاب قبلاً در حدود سال 1913 در ایالات متحده عرضه میشدند.
علاوه بر این، ساعتهای مچی همراهان ضروری سربازان در جبهه در طول جنگ جهانی اول بودند.
شرکتهای ساعت سوئیسی سریعترین واکنش را به افزایش شدید تقاضا پس از پایان جنگ نشان دادند.
اگر در ابتدا ساعت جیبی را به خاطر داشتید، سپس خلاقیت های هنری جدیدی ظاهر شد، گاهی اوقات مقیاس های چرخان اصلی به جای عقربه ها، صفحه های برآمده در وسط، نمایشگر فاز ماه و جزئیات مختلف دیگر صفحه را غنی می کرد.
این طرح شامل تقریباً تمام عناصری بود که امروزه نیز می توان آنها را یافت.
با گذشت زمان، حرکات پیچیده تر و پیچیده تر شد.
ساعتسازانی که تمیز کردن، بررسی یا تعمیر ساعتهای مچی را به آنها واگذار میکردند، تقاضای روزافزونی داشتند.
زمانی که ساعت کوارتز در دهه 1970 بازار را فتح کرد، جنجال زیادی به پا کرد.
بسیاری از ساعتسازان از فروش این نسل جدید ساعتهای کمتر پیچیده، ارزانتر و اغلب دقیقتر سود بردند، در حالی که برخی دیگر ترجیح دادند به طور انحصاری خود را وقف ساعتهای مچی مکانیکی و با دقت ساخت کنند.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.